» سرشکستن حضرت زین العابدین علیه السلام در عزای حضرت سیدالشهدا علیه السلام
» آیا مواسات وهن است
» لطمه
» همدردی یا وهن
» اشکال از نحوه عزاداری نگیرید
» نسب عمر
» روایت ابوبكر و عمر و پیروان آنها مشرك هستند
» آیا عمر خطاب همسر حضرت ام‌کلثوم(سلام الله علیها) است؟
» پروژه تحريف کتب اهل سنت+تصوير (قسمت اول)
» روايت «وَأَنْتَ خَلِيفَتِي فِي كُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ بَعْدِي» با سند معتبر + تصوير كتاب
» بیعت عمر با امیرالمومنین (علیه السلام) در غدیر خم
» تحریف کتب اهل سنت
» سوتی کتاب اهل سنت
» روايت « لو لا علي (ع) لهلک عمر » در چه منابعي آمده است؟
» اعترافات عمر درباره امير مؤمنان على(عليه السلام)
» عمربن خطاب
» به راستی چه كسي پيامبر را شهيد كرد؟
» محتوای سوره حمد
» اَصحاب عَقَبَه:
» شجره ملعونه در قرآن
درباره ما

به وبلاگ من خوش آمدید
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 39
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 53
بازدید ماه : 53
بازدید کل : 82097
تعداد مطالب : 78
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

پیوندهای وبگاه
» gps ماشین ردیاب
» دیلایت فابریک
» جلو پنجره لیفان ایکس 60

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و آدرس hadiseslam.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشیو مطالب
موضوعات مطالب
برچسب‌ها
سرشکستن حضرت زین العابدین علیه السلام در عزای حضرت سیدالشهدا علیه السلام
+ نویسنده حامد طیبی محمدی در یک شنبه 18 مهر 1395برچسب:سرشکستن حضرت سجاد علیه السلام در عزای سیدالشهدا؛ مواسات , |
 
*«سر شکستن حضرت زین العابدین علیه السلام در مصیبت امام حسین علیه السلام»*
✔مرحوم محدث نوری رحمه الله در کتاب «دارالسلام» صفحه ۱۸۵ الی ۱۸۸ نقل کرده است از امام چهارم علیه السلام که:
 
▪روزی خوراک و نوشیدنی نزد ایشان نهادند، گرسنگی و تشنگی پدرش حسین علیه السلام در صحرای کربلا به یادش آمد و اشک گلویش را بست و سخت گریست تا جامه هایش از گریه و اشک بر پدرش خیس شد. دستور داد تا خوراک را از نزد او ببرند. مردی یهودی وارد شد و سلام کرد و گفت: یابن رسول الله! دستت را بده که من گواهم به جز خدا معبود بر حق نیست و البته محمّد رسول خداست و علی امیرمؤمنان است و ولی و حجت خدا بر خلقش و تو امام برحقی و حق در شما و با شماست. حضرت فرمودند: برای چه از دین خود و نیاکانت دست کشیدی؟ گفت: خوابی دیدم. فرمودند: چه خوابی دیدی؟ گفت:
 
خواب دیدم از خانه برای دیدار برادری بیرون شدم و راه را گم کردم و بیچاره شدم. در این فکر بودم که پشت سرم ناله و گریه و آواز تکبیر و تهلیل بلند شد. وقتی نگریستم لشکری بود و پرچم ها و سرها بالای نی و پشت سرشان شترهای لاغر که برآن ها زنان غارت زده و کودکان دست بسته و اساس خانه بار شده بود و میان آن ها جوانی بر شتر تنومندی در نهایت رنج و سختی، دست و سرش با غل آهنی بسته و از پاهایش خون می ریخت و اشکش بر گونه روان بود. گویا شما بودید و همه زن ها و کودکان عزادار بودند. وامحمّداه! واعلیاه!… می گفتند. گریه ام گرفت و اشکم برای آن زنها روان شد و وحشتم رفت و با آن ها هم گریه و همراه شدم. در این میان که کاروان در راه بود ناگاه گنبدی در سینه بیابان عیان شد، چون خورشید درخشان جلوی قافله سه بانو بودند. تا گنبد را دیدند خود را به زمین انداختند و خاک بر سر ریختند و سیلی بر رخ زدند و فریاد زدند: «واحسناه! واحسیناه!…»
 
مردی کوسه و کبود چشم به آن ها رسید و آن ها را زد و به زور سوار کرد و دیدم که خون از زیر سرپوش یکی از زنان که به گمانم بزرگتر آن ها بود از شدت غم روان شد.
 
ای آقا! جلوی سرها سری نورانی بود که بر پرتو خورشید و ماه چیره بود و چون بدان گنبد درخشان رسیدند مردی که آن سر را می برد، ایستاد. یارانش او را نهیب زدند و سر را از او گرفتند و گفتند: ای مرد پست! تو از بردنش ناتوانی. گفت:کسی نبود که در بردنش کمک کند و سر را ازآن گرفتند و به دیگری دادند و تا سی تن آن را دست به دست کردند و همه میخکوب شدند و همه واماندند و کمکی نیافتند. به امیر قوم گزارش دادند از اسب پیاده شد و چادری زدند بلندتر از سی ذراع و او در میان آن نشست و دیگران در گرد او و آن زنان وکودکان را بی فرش و بستر روی زمین ریختند و خورشید روی آنها را می سوزاند و نیزه ها که سرها برآن بود به عمد در برابرآنها گذاشتند تا آنها را دلشکسته کنند و بیشتر دل آنها را بسوزانند و جگر آن ها را پاره کنند.
 
ترسا گفت: ای آقا! من سخت بی تاب شدم و سیلی بر چهره زدم و از غم و اندوه، جامه های کهنه را دریدم و در نزدیک زن ها و کودکان با دلی شکسته و چشمی گریان نشستم و ناگاه نیزه ای که سر شریف بر آن بود، به سوی گنبد درخشان برگشت و با زبانی رسا گفت: پدرجان! ای امیرمؤمنان! بر تو سخت است آنچه به ما رسید از کشتن و سر بریدن…
 
و با خود گفتم: صاحب این سر نزد خدا مقامی بزرگ دارد و دلم به دوستی او مایل شد. در این میان که با خود اندیشه داشتم و خود را در میان کفر و اسلام مخیر می دیدم، ناگهان شیون زنان بلند شد و روی پا ایستادند و چشم به آن گنبد درخشان دوختند. من هم روی پا بلندشدم و نگریستم دیدم زنانی از آن گنبد فرود آمدندکه در آن ها دختری زیبا است وجامه ای خون آلود به دست دارد و مو پریشان وگریبان دریده است دامن می کشد و سیلی بررخ می زند، به انبیاء و پدرش رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم و امیرالمؤمنین علیه السلام با دلی داغدار، استغاثه دارد و داد می زند: «واولداه! واحبیب قلباه!…». ای آقا!چون آن دختر به سرها وکودکها نزدیک شد، افتاد وبی هوش شد وپس از مدتی به هوش آمد وبا چشمانش بدان سراشاره کرد وسر با نیزه خم شد و در دامنش افتاد و او سر راگرفت وبه سینه چسباندوبوسیدوگفت:پسر جانم! تو را مثل جد و پدرت نشناختند و کشتند. ای وای آب را به رویت بستند…ای پسرم! چه کسی سینۀ تو را خُرد کرد و نیرویت را کوبید؟ ای اباعبدالله! چه کسی عیالت را اسیر و اموالت را غارت کرد؟چه کسی تو را و پسرانت را سر برید؟ وه چه دلیرند بر هتک حرمت خدا و رسول خدا!
 
راوی گفت:
 
*«قام علی طوله و نطح جدار البیت بوجهه فکسر أنفه و شج رأسه و سال دمه علی صدره و خرّ مغشیّاً علیه من شدّه الحزن والبکاء…»*
 
 


برچسب‌ها:
آیا مواسات وهن است
+ نویسنده حامد طیبی محمدی در یک شنبه 18 مهر 1395برچسب:آیا مواسات وهن است؛ وهن ؛ لطمه وهن است, |
 
 
در مورد کسانی که مخالف عزاداری خونین هستن
بعضی ها می گن که فلان کار باعث ضرر به بدن میشه و حرام ه. اما متوجه نیستن که خیلی کارهای روزمره هم باعث ضرر به بدن میشن پس باید حرام باشن! همین راه رفتن توی هوای آلوده تهرون خودش بزرگترین ضرر له بدنه، پس آیا حرامه؟؟؟؟ خوردن نوشابه به دلیل قند بالا به دندان و برخی جاهای دیگه بدن آسیب می زنه پس حرامه؟؟؟ کشیدن سیگار باعث آسیب به ریه میشه، کی تا به حال گفته سیگار کشیدن حرامه؟؟؟؟
 
آقایان دقت کنید:
آن چیزی که باعث ضرر متنابه و جبران ناپذیر شود حرام است!
مثلا دکتر به کسی گفته اگر یه نخ سیگار دیگر بکشی می میری، این سیگار را حرام می کنه.
و تا حالا کسی نشنیده که یه قمه زن امام حسین علیه السلام از قمه بمیرم یا چیزی اش بشه که دیگه خوب نشه
 
 
در مورد اون کسایی که میگن باعث وهن دین و فرار تازه مسلمانان و اونهایی که میخاند مسلمان بشن میشه:
شما می دونستید که خود مسیحی ها در ایامی که به حساب باطل خودشان، مسیح مصلوب شده، چنین عزاداری های خونین می کنند و خود را مثل او به صلیب می کشند؟؟؟ در حالیکه قرآن می فرماید: و ما صلبوه یقینا! بی شک مسیح مصلوب نشده!!
حالا اونها برای یه خرافه این کار را می کنن، ما که برای واقعیت محضی که تمام تاریخ به درستی ش شهادت می دهند اگر بکنیم میشه وهن مذهب؟؟؟؟
خدا یه عقل به شما بده، یه دست قمه زن به من
الهی آمین


برچسب‌ها:
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد و کپی برداری از مطالب تنها با ذکر منبع مجاز است...